کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشمع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
پارچه کرباسی قیراندود وعایق اب
دیکشنری فارسی به عربی
قماش مشمع
-
با تارپولین پوشاندن
دیکشنری فارسی به عربی
قماش مشمع
-
linoleum knife
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چاقوی مشمع کف اتاق
-
adhesive plaster
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گچ چسب، مشمع
-
sinapisms
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیناپیسم ها، مشمع خردل
-
sinapism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیناپیسم، مشمع خردل
-
mustard plaster
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گچ خردل، مشمع خردل
-
linoleum cutter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشمع کف اتاق
-
floorcloths
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کفپوش، قسمی مشمع فرشی
-
اسپاردراپ
لغتنامه دهخدا
اسپاردراپ . [ اِ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی مشمّع.
-
sticking plaster
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشمع چسب دار مخصوص روی زخم
-
floorcloth
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کف پارچه، قسمی مشمع فرشی
-
groundsheet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقدمه، فرش مشمع، فرش رطوبت ناپذیر
-
مشما
لغتنامه دهخدا
مشما. [ م ُ ش َم ْ ما ] (از ع ،اِ) در تداول عوام ، مشمع. (یادداشت مؤلف ). مشمع و پارچه ٔ اندوده شده از موم . موم جامه . (ناظم الاطباء).
-
plasters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پلاستر، گچ، مشمع، ارزه، ضماد، مرهم، خمیر مخصوص اندود دیوار و سقف، گچ زدن، گچ مالیدن، ضماد انداختن، مشمع انداختن روی