کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشقاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مشقاء
لغتنامه دهخدا
مشقاء. [ م َ ] (ع ص ) مؤنث اَمْشَق . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). مؤنث امشق ، زنی که هر دو شکم رانش به هم خورده باشد. ج ، مُشق . (ناظم الاطباء).
-
مشقاء
لغتنامه دهخدا
مشقاء. [ م ِ ] (ع اِ) (از «ش ق ء») مِشْقَاء. شانه . (منتهی الارب ) (ازناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط).
-
مشقاء
لغتنامه دهخدا
مشقاء. [ م ِ ق َءْ ] (ع اِ)شانه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط). مشقاء. رجوع به همین کلمه شود.
-
مشقاء
لغتنامه دهخدا
مشقاء. [م َ ق َءْ ] (ع اِ) (از «ش ق ء») فرق سر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط).
-
جستوجو در متن
-
مشقی
لغتنامه دهخدا
مشقی . [ م ِقا ] (ع اِ) شانه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شانه . لغتی است در مشقاء با همزه . (از اقرب الموارد).
-
امشق
لغتنامه دهخدا
امشق . [ اَ ش َ ] (ع اِ) پوست پاره پاره شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج ، مُشق . (از ناظم الاطباء). || (ص ) آنکه هر دو شکم رانش بهم برخورد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج ، مُشق : مؤنث ، مشقاء. (از اقرب ا...