کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشعل دار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مشعل دار
/maš'aldār/
معنی
آنکه مشعل در دست گیرد و پیشاپیش دیگران برود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مشعل دار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی. فارسی] maš'aldār آنکه مشعل در دست گیرد و پیشاپیش دیگران برود.
-
واژههای مشابه
-
burner
مشعل 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] افزارهای برای گیرانش سوخت یا مخلوط سوخت و هوا در اتاقک احتراق
-
facula
مشعل 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ناحیهای روشن و داغ بر سطح نورسپهر که به دلیل ظهور لکههای خورشیدی در نورسپهر به وجود میآید و ظهور آن بسته به میزان فعالیت خورشید است
-
مشعل خانه
لغتنامه دهخدا
مشعل خانه . [ م َ ع َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) مکانی در سرای امیران و بزرگان که درآن مشعلها را نگهداری می کردند : مشارالیه ... ملازم رکاب اشرف گشته به خدمت مشعلداری و امور مشعل خانه مأمور گشت . (عالم آرا از فرهنگ فارسی معین ).
-
secondary burner
مشعل پسسوز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مشعل نصبشده در اتاقک احتراق ثانویۀ زبالهسوز برای حفظ کمینۀ دما و احتراق کامل گازهای نسوخته متـ . پسسوز 1 after burner
-
مشعل گیتی فروز
واژهنامه آزاد
مشعل گیتی فروز در مخزن الاسرار و بیشتر شعر کلاسیک فارسی، استعارۀ مصرحه ای است از خورشید. البته استعارۀ مصرحۀ مجرده، زیرا ملائمات مشبه را (فروزندۀ گیتی) آورده است..
-
واژههای همآوا
-
مشعلدار
واژگان مترادف و متضاد
۱. مشعلکش، مشعلچی ۲. پیشرو، راهنما
-
مشعلدار
لغتنامه دهخدا
مشعلدار. [ م َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان قزوین که 660 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
مشعلدار
لغتنامه دهخدا
مشعلدار. [ م َ ع َ ] (نف مرکب ) آن که مشعل حمل کند. دارنده و نگاهدارنده ٔ مشعل : نازنین مگذار دل را کز پی پروانگی ناز مشعلدار سلطان برنتابد هر دلی .خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 880).
-
جستوجو در متن
-
torchbearer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشعل، مشعل دار
-
linkman
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لینکنر، حامل مشعل، مشعل دار
-
torchbearers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فشرده سازان، مشعل دار