کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشعس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
مشعث
فرهنگ فارسی معین
(مُ شَ عَّ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - پراکنده . 2 - ژولیده شده ، آشفته گردانیده . 3 - در علم عروض «مفعولن » چون از «فاعلاتن » خیزد، آن را مشعث خوانند.
-
مشعث
لغتنامه دهخدا
مشعث . [ م ُ ش َع ْ ع َ ] (ع ص ) (اصطلاح عروض ) در عروض یکی از دو متحرک وتد است که افکنده شده . (منتهی الارب ). به اصطلاح عروض ، یکی از دو متحرک وتد را گویند که افکنده شده باشد. (ناظم الاطباء). چون مفعولن از فاعلاتن خیزد مشعث خوانند یعنی ژولیده و آشف...
-
مشعث
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] moša''as ۱. (ادبی) = تشعیث۲. [قدیمی] متفرق؛ پراکنده.