کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشعر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
مشار
لغتنامه دهخدا
مشار. [ م ُ ] (ع ص ) اشارت کرده شده . (غیاث ) (آنندراج ). اشاره کرده شده . (ناظم الاطباء) (از محیط المحیط). راهنمائی شده . (از اقرب الموارد) : خدای مبدع هرچ آن ترا به وهم و به حس محاط و مدرک و معلوم و مبصر است و مشار. ناصرخسرو.پیشروم عقل بود تا به جه...
-
مشار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] mošār ۱. طرف شور و مشورت.۲. [قدیمی] اشارهشده؛ آنچه به آن اشاره شده.
-
مَشْعَرِ
فرهنگ واژگان قرآن
مشعرالحرام يا مزدلفه نام محلی است میان عرفات و منا که پس از وادی یا دره ي مأذمین قرار دارد و حجاج باید بعد از غروب شرعی روز عرفه یعنی پس از پایان وقوف در عرفات در روز نهم ذي حجه به این سمت حرکت کنند تا در مشعر براي مدتي هرچند كوتاه به عنوان يكي از وا...
-
جستوجو در متن
-
indicating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نشان دادن، مشعر
-
مشاعر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ مَشعَر] mašā'er = مشعر
-
مشعرالحرام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] maš'arolharām = مَشعر
-
پرمو
دیکشنری فارسی به عربی
مشعر
-
کرکین
دیکشنری فارسی به عربی
مشعر
-
پشمالو
دیکشنری فارسی به عربی
مشعر
-
مبنی
واژگان مترادف و متضاد
حاکی، مشعر
-
مویی
دیکشنری فارسی به عربی
سعري , مشعر
-
representative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نماینده، نمایشگر، حاکی از، مشعر بر
-
presignifying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرکردن، پیش گویی کردن، از پیش مشعر بودن بر
-
presignified
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرمالدئید، پیش گویی کردن، از پیش مشعر بودن بر
-
presignify
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرکردن، پیش گویی کردن، از پیش مشعر بودن بر