کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشروط بشرایط ی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
probationer
آزاد مشروط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] مجرمی که با آزادی مشروط به جامعه بازگردانده شده و در عین حال که تحت نظر مقامات انتظامی است، تحت حمایتهای درمانی نیز قرار دارد
-
probation
آزادی مشروط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] گونهای مراقبت و پایش مجرمانی که تحت شرایط خاص به جامعه بازگردانده شدهاند
-
permissive block
سیرگاه مشروط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] روشی در بهرهبرداری از سیرگاه که در آن به قطار اجازه داده میشود از سیرگاه اشغالشده عبور کند
-
impassable track
خط مشروط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] خطی که قطار نمیتواند از روی آن بهصورت معمول و با سرعت طبیعی عبور کند و عبور از آن فقط با همراهی مأمور نگهداری خط امکانپذیر است
-
غير مشروط
دیکشنری عربی به فارسی
قطعي , مطلق , بدون قيد وشرط , بلا شرط
-
وعده مشروط
دیکشنری فارسی به عربی
التماس
-
غیر مشروط
دیکشنری فارسی به عربی
مطلق
-
توافق مشروط
دیکشنری فارسی به عربی
استسلام مقيّد بشروط
-
صلح مشروط
دیکشنری فارسی به عربی
استسلام مقيّد بشروط
-
سازش مشروط
دیکشنری فارسی به عربی
استسلام مقيّد بشروط
-
shareware
نرمافزار مشروط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نرمافزاری که برای مدتی معین، نسخهای از آن برای آزمایش بهرایگان در اختیار کاربر قرار میگیرد تا پس از دورۀ آزمایش و در صورت رضایت آن را خریداری کند
-
probation officer, parole officer
ناظر آزادی مشروط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] شخصی که مراقبت و پایش مجرمان آزادشده بهصورت مشروط را بر عهده دارد
-
conditional factor demands
تقاضای مشروط عوامل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] مجموعهای از توابع که تقاضای بهینه یا کمینهکنندۀ هزینه را برای هریک از دادهها (inputs) بر حسب ستاندۀ (output) انتظاری از آنها و قیمت دادهها بیان میکند
-
اقدام محافظه کارانه (مشروط)
دیکشنری فارسی به عربی
أجراءٌ تَحَفُّظي
-
تسلیم شدن مشروط
دیکشنری فارسی به عربی
استسلام مقيّد بشروط