کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشخصۀ کوژی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
characteristic function
تابع مشخصه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] تابعی متناظر با یک مجموعۀ مفروض که مقدارش به ازای هر عضو از آن مجموعه برابر یک و در خارج آن مجموعه برابر صفر است
-
characteristic subgroup
زیرگروه مشخصه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] زیرگروهی از یک گروه مفروض که هر خودریختیِ گروه آن را بر خودش مینگارد
-
characteristic ray
پرتوِ مشخصه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] در یک معادلۀ دیفرانسیل، یک خم انتگرال که سایر خمهای انتگرال را تولید میکند
-
characteristic curve
خم مشخصه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] هریک از دو خم مزدوج بر یک رویه با این خاصیت که راستای مماس بر آن دو خم در هر نقطه، راستاهای مشخصۀ رویۀ مفروض در آن نقطه باشند
-
characteristic manifold
خمینۀ مشخصه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] خمینهای که در مطالعۀ وجود جوابهای معادلات دیفرانسیل جزئی به کار میرود
-
characteristic directions
راستاهای مشخصه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] دو راستای مزدوج در نقطهای از یک رویه که نسبت به راستای خطهای خمیدگی رویه که از آن نقطه میگذرند متقارن باشند
-
characteristic impedance
رهبندی مشخصه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] نسبت ولتاژ به جریان در هر نقطه از خطِ انتقال که مقدار آن به مشخصات خط بستگی دارد متـ . رهبندی خیزشی surge impedance
-
characteristic form
صورت مشخصه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] روشهای طبقهبندی معادلات دیفرانسیل جزئی
-
characteristically simple group
گروه مشخصهایساده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] گروهی نابدیهی که تنها زیرگروههای مشخصۀ آن زیرگروه بدیهی و خود آن گروه باشند
-
user characteristics
مشخصههای کاربر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نیازهای کاربران سامانههای مخابراتی، که باید طراحان سامانه آنها را در نظر بگیرند تا محصول نهایی با حداقل پیچیدگی و هزینه، خدماتی رضایتبخش فراهم آورد
-
feature geometry
هندسۀ مشخصهها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] نظریهای در واجشناسی غیرخطی که براساس آن میان مشخصهها روابط سلسلهمراتبی وجود دارد
-
characteristic polynomial
چندجملهای مشخصه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] یک چندجملهای که ریشههای آن ویژهمقدارهای یک ماتریس مربع باشد
-
characteristic variation 1
دگرش با مشخصۀ ثابت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی دگرش که در آن مشخصههای اصلی ازجمله لحن و طرح لحنی و هارمونی (harmony) ثابت میماند
-
با علا ءم مشخصه ممتاز کردن
دیکشنری فارسی به عربی
متميز