کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشجب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مشجب
معنی
(مِ جَ) [ ع . ] (اِ.) دار، چوب که بر آن جامه اندازند.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مشجب
فرهنگ فارسی معین
(مِ جَ) [ ع . ] (اِ.) دار، چوب که بر آن جامه اندازند.
-
مشجب
لغتنامه دهخدا
مشجب . [ م ِ ج َ ] (ع اِ) دارچوب که جامه بر وی اندازند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). دارچوب که جامه بر وی اندازند و خیک آب آویزان کنند. (ناظم الاطباء). سه پایه . (دهار) : بیرم سبز برفکنده بلندشاخ او کرده بسدین مشجب .فرخی .
-
مشجب
لغتنامه دهخدا
مشجب . [ م ُ ش َج ْ ج َ ] (ع ص ) گستاخ و بی ادب در خوراک . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
-
جستوجو در متن
-
مشاجب
لغتنامه دهخدا
مشاجب . [ م َ ج ِ ] (ع اِ) ج ِ مشجب . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (دهار) (از اقرب الموارد). رجوع به مِشجب شود.
-
مشجر
لغتنامه دهخدا
مشجر. [ م ِ ج َ ] (ع اِ) سه پایه که بر آن متاع و رخت اندازند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). سه پایه ای که بر آن رخت و متاع اندازند. (ناظم الاطباء). مِشجَب . ج ، مَشاجر. (محیط المحیط) (اقرب الموارد). و رجوع به مشجب شود. || سه پایه ٔ گازر. (منتهی الارب ) ...
-
چوب رخت
لغتنامه دهخدا
چوب رخت . [ رَ ] (اِ مرکب ) جامه آویز چوبی که افقی بر دیوار استوار کنند و جامه ها بروی آویزند. (یادداشت مؤلف ). میخ رخت . رخت آویز. (فرهنگ رازی ص 45). چوب رختی : شجاب ؛ دارچوب . چوب رخت . مشجب ؛ دارچوب . چوب رخت .
-
بیرم
لغتنامه دهخدا
بیرم . [ ب َ / ب ِ رَ ] (اِ) نوعی از پارچه ٔ ریسمانی باشد شبیه به مثقالی عراق . لیکن از او باریکتر و نازکتر است . (برهان ). نوعی از پارچه ٔ ریسمانی باشد که شبیه بود بمثقال [بمثقالی ] و از او باریکتر و لطیف تر شود. (از رشیدی ) (از جهانگیری ) (از انجمن...