کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشتوک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مشتوک
/moštuk/
معنی
۱. لولۀ کاغذی ضخیم که ته سیگار گذاشته میشود.
۲. نی سیگار.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
فیلتر سیگار
دیکشنری
filter, filter tip
-
جستوجوی دقیق
-
مشتوک
واژگان مترادف و متضاد
فیلتر سیگار
-
مشتوک
فرهنگ فارسی معین
(مُ) استوانه ای چوبی یا غیره که داخل آن مجوف است و سیگار را در دهانة گشاد آن نصب کنند و دهانة کوچک رامیان لب ها گذارند و سیگار را دود کنند.
-
مشتوک
لغتنامه دهخدا
مشتوک . [ م ُ ] (اِ)قسمت زیرین لوله ٔ سیگارت که تهی است و توتون در آن نیست . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). لوله ای از مقوا که در ته سیگار نصب شود. || لوله ٔ فلزی یاچوبی و جز آن که سیگار را بر آن نصب کنند و کشند.
-
مشتوک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [روسی] [قدیمی] moštuk ۱. لولۀ کاغذی ضخیم که ته سیگار گذاشته میشود.۲. نی سیگار.
-
مشتوک
لهجه و گویش تهرانی
چوب سیگار،فیلتر سیگار
-
جستوجو در متن
-
مشتک
لغتنامه دهخدا
مشتک . [ م ُ ت َ ] (اِ) نوعی آلت موسیقی . (از ریدک خوش آرزو، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به آهنگ شود. || در تداول مشتوک را نیز گویند. و رجوع به مشتوک شود.
-
امزیک
لغتنامه دهخدا
امزیک . [ اَ ] (اِ) چوب سیگار. (یادداشت مؤلف ). آلتی از چوب یا سفال که سیگار در سر آن کنند و بکشند. مشتوک . سر سیگار. کلمه ٔ امزیک در بعضی از نقاط آذربایجان متداول است .
-
سیگار
لغتنامه دهخدا
سیگار. (اِ) (فرانسوی ، اِ) برگ بریده یا خردکرده ٔ توتون که معمولاً در کاغذ نازک پیچیده شده است و برای «کشیدن دود» آن بکار میرود. سیگار به این معنی را فرنگیها سیگارت میگویند. و در اصطلاح آنها سیگار اطلاق میشود به آنچه ما سیگار برگ میگوئیم و عبارت است ...