کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشتو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مشتو
لغتنامه دهخدا
مشتو. [ م ُ ] (اِ) گلی است سرخ رنگ . (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ) (فرهنگ رشیدی ) (جهانگیری ). نام گُلی سرخ رنگ یا گِلی سرخ رنگ . (ناظم الاطباء). || جلق .مشتو زدن . استمناء. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
واژههای مشابه
-
مُشته،مشتو
لهجه و گویش تهرانی
ابزار چرم کوبی و پنبه زنها/دسته
-
جستوجو در متن
-
استمناء
لغتنامه دهخدا
استمناء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) استخراج المنی . (زوزنی ). آب بیرون کردن خواستن . مشتو زدن . مشت زنی . خضخضة. استدعاء خروج المنی . (تاج المصادر بیهقی ). بیرون کردن منی . || در ایام منیة درآمده شمردن ناقة را. (منتهی الارب ). || به منی ̍ رسیدن .