کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشتنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مشتنگ
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ) (اِ.) دزد، راهزن .
-
مشتنگ
لغتنامه دهخدا
مشتنگ . [ م ُ ت َ ] (اِ) دزد و راهزن و معنی آن دست تنگ است که مفلس و پریشان باشد. (برهان ) (آنندراج ). دزد. راهزن . (جهانگیری ). دزد. راهزن . مفلس . دست تنگ . (از ناظم الاطباء). و رجوع به مشنگ شود.
-
مشتنگ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] moštang = مشنگ
-
جستوجو در متن
-
مشنگ
لغتنامه دهخدا
مشنگ . [ م َ ش َ ] (ص ، اِ) دزد و راهزن . (برهان ) (انجمن آرا) (غیاث ) (آنندراج ) (فرهنگ رشیدی ) (اوبهی ) (ناظم الاطباء). مشتنگ به زیادتی «تا» نیز آمده است . (فرهنگ رشیدی ) : شد میر رود نیل چو در نیل غرق شدخاشاک وار بر سر آب آمدآن مشنگ . سوزنی .از می...