کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشتبه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مشتبه
/moštaba(e)h/
معنی
۱. پوشیده و مشکل؛ درهموبرهم؛ نامعلوم.
۲. دراشتباه.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. شبههزا، شبههناک، خطازا، مشکوک
۲. نامعلوم، پوشیده ≠ معلوم
دیکشنری
erroneous
-
جستوجوی دقیق
-
مشتبه
واژگان مترادف و متضاد
۱. شبههزا، شبههناک، خطازا، مشکوک ۲. نامعلوم، پوشیده ≠ معلوم
-
مشتبه
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ بِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - مبهم ، نامعلوم . 2 - در اشتباه .
-
مشتبه
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ بَ) [ ع . ] (اِمف .) به اشتباه افتاده .
-
مشتبه
لغتنامه دهخدا
مشتبه . [ م ُ ت َ ب ِه ْ ] (ع ص ) مشکل و نامعلوم . درهم . مبهم . مشکوک . پوشیده . در اشتباه . نامعلوم . (از ناظم الاطباء). مشکل . ملتبس . کار پوشیده . (یادداشت به خطمرحوم دهخدا) : آنگاه گفت که حق آن است که شبهت را بردارد از مشتبه . (جامع الحکمتین ص 1...
-
مشتبه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: مشتبِه] moštaba(e)h ۱. پوشیده و مشکل؛ درهموبرهم؛ نامعلوم.۲. دراشتباه.
-
واژههای مشابه
-
مشتبه شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. شُ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) در شک افتادن ، به اشتباه افتادن .
-
مشتبه کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) (مص م .) در شک و شبهه انداختن .
-
کار مشتبه
لغتنامه دهخدا
کار مشتبه . [ رِ م ُ ت َ ب ِه ْ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) امر ملبس . (منتهی الارب ).
-
مشتبه شدن
لغتنامه دهخدا
مشتبه شدن . [ م ُ ت َ ب ِه ْ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) در شک افتادن و در شبهه درآمدن و درهم و برهم شدن و پوشیده شدن . (ناظم الاطباء). اشتباه شدن . مشتبه گشتن . و رجوع به مشتبه گشتن شود.
-
مشتبه کردن
لغتنامه دهخدا
مشتبه کردن . [ م ُ ت َ ب ِه ْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پوشیده کردن . در شبهه انداختن . (ناظم الاطباء).
-
مشتبه گشتن
لغتنامه دهخدا
مشتبه گشتن . [ م ُ ت َ ب ِه ْ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) مشتبه شدن : جز در کمال و فضل نیابی محل هرگز نگشت بر خودت این مشتبه . ناصرخسرو (دیوان چ تقوی ص 396).و رجوع به مشتبه شدن شود.
-
مشتبه به
دیکشنری عربی به فارسی
بدگمان شدن از , ظنين بودن از , گمان کردن , شک داشتن , مظنون بودن , مظنون , موردشک
-
مشتبه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حرف
-
مشتبه سازنده
دیکشنری فارسی به عربی
خداع