کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشبک کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مشبک کردن
دیکشنری فارسی به عربی
شابک
-
واژههای مشابه
-
reticulodromous
مشبکرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی نوعی رگبندی شانهای که در آن رگبرگهای دومین قبل از رسیدن به حاشیۀ برگ بهطور مکرر منشعب میشوند و ساختاری شبکهای و متراکم تشکیل میدهند
-
lattice girder, lattice beam
تیر مشبک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] تیری که بالهای آن با شبکههای مورب یا موازی به یکدیگر متصل شده باشد
-
mesh graft
پیوندینۀ مشبک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] نوعی پیوندینۀ نیملایهستبر که با ایجاد برشهای متعدد طولی قابلیت پوششدهی آن بیشتر میشود
-
reticulated crystals
بلورهای مشبک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بلورهای سوزنی که درهمرشدیهای تورمانند به وجود میآورند
-
مشبک قلعه
لغتنامه دهخدا
مشبک قلعه . [ م ُ ش َب ْ ب َ ق َ ع َ / ع ِ ] (اِ مرکب ) کنایه از مجمره و عودسوز. (برهان ). عودسوز و مجمر. (ناظم الاطباء). || کنایه از آسمان . (برهان ) (از ناظم الاطباء). آسمان پرستاره : رومیان بین کز مشبک قلعه ٔ بام آسمان نیزه بالا از برون خونین سنان...
-
مشبک کاری
لغتنامه دهخدا
مشبک کاری . [ م ُ ش َب ْ ب َ ] (حامص مرکب ) پنجره پنجره یا چشمه چشمه ساختن چیزی را. از هنرهای ظریف و دستی که بر چوب یا فلز نقش هائی مشبک پدید آورند.
-
کار مشبک
دیکشنری فارسی به عربی
مشبک
-
پنجره مشبک
دیکشنری فارسی به عربی
شبکة
-
مُشبک کاری
لهجه و گویش تهرانی
قلم زنی مشبک ورقه فلزی
-
Danaus plexippus
شهپروانۀ مشبک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از شهپروانهایان و راستۀ پروانهسانان که دارای بالهایی حنایی درخشان با انشعابهای درختیشکل سیاه و درخشان است
-
cribriform carcinoma 2
پوشچنگار مشبک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] نوعی پوشچنگار تودغدهای کیسهای که مجاری شیری را درگیر میکند
-
mesh conveyor dryer
خشککن نقالهای مشبک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی خشککن نقالهای که تسمهنقالۀ آن مشبک است و بر روی غلتکهای باریکی تکیه دارد
-
خطوط یا میله های فلزی مشبک
دیکشنری فارسی به عربی
مشواة