کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشبهة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مشبهة
لغتنامه دهخدا
مشبهة. [ م ُ ش َب ْ ب َ هََ ] (ع ص ) مشبهه . کارهای مشکل . (آنندراج ): امور مشبهة؛ کارهای مشکل . (ناظم الاطباء). || در معانی بیان ، تشبه شده .- صفت مشبهه . رجوع به صفت شود.
-
واژههای مشابه
-
مشبهه
واژگان مترادف و متضاد
۱. اهلتشبیه، تشبیهگرا ۲. تشبیهکننده
-
مشبهه
لغتنامه دهخدا
مشبهه . [ م ُ ش َب ْب ِ هََ ] (اِخ ) جماعتی از متکلمین در تأویل آیات قرآنی و بیان صفات و ذات خداوندتعالی کلماتی استعمال کردند که از آن رایحه ٔ تشبیه و تجسیم استشمام شد و فرقه ٔ مزبور که مشبهه و مجسمه خوانده شدند مورد اعتراض عامه ٔ مسلمین و ارباب نظر...
-
مشبهه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: مشبّهَة] [قدیمی] mošabbahe ۱. (ادبی) مانندشده؛ شبیهشده.۲. امر مشکل.
-
مشبهه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مشبّهَة] mošabbehe هریک از پیروان فرقههایی که جهت شناساندن خداوند مانندهایی قائل میشدند.
-
صفت مشبهه
لغتنامه دهخدا
صفت مشبهه . [ ص ِ ف َ ت ِ م ُ ب ِ هََ/ م ُ ش َب ْ ب َ هََ / هَِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) درعربی ، صفت مشبهه ٔ بفاعل . و آن صفتی است مشتق از فعل و آن را از آن جهت بدین نام خوانند که در افراد و تثنیه و جمع و تذکیر و تأنیث مانند اسم فاعل است و نیز مان...
-
جستوجو در متن
-
عَلِيُّ
فرهنگ واژگان قرآن
هميشه برتر و والاتر (صفت مشبهه از علو )
-
قَنُوطٌ
فرهنگ واژگان قرآن
بسیار ناامید - همواره نامید (قَنُوطٌ هم صفت مشبهه است وهم صيغه مبالغه )
-
غَضْبَانَ
فرهنگ واژگان قرآن
خشمگيني که خشمش به راحتي فروکش نکند (صفت مشبهه از ماده غضب است )
-
منهالیه
لغتنامه دهخدا
منهالیه . [ م ِ لی ی َ ] (اِخ ) از مشبهه ٔ شیعه . اصحاب منهال بن میمون . (خاندان نوبختی ص 265). یکی از فرق ده گانه ٔ مشبهه . (بیان الادیان ) (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
کوشا
فرهنگ نامها
(تلفظ: kušā) [از کوش + ا (پسوند فاعلی و صفت مشبهه)] ،آن که بسیار تلاش و کوشش میکند ، ساعی ، تلاشگر.
-
رعل
لغتنامه دهخدا
رعل . [ رَ ع َل ْ ل َ ] (ع حرف ) از حروف مشبهه ٔ بفعل به معنی لَعَل َّ و مگر و کاش و شاید. (ناظم الاطباء).
-
صفةالمشبهة
لغتنامه دهخدا
صفةالمشبهة. [ ص ِ ف َ تُل ْ م ُ ش َب ْ ب َ هََ / م ُ ب ِ هََ ] (ع اِ مرکب ) رجوع به صفت مشبهه شود.