کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشافر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مشافر
/mošāfer/
معنی
دهانها.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مشافر
فرهنگ فارسی معین
(مَ فِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - لفج ها. 2 - دهان ها. جِ مشفر.
-
مشافر
لغتنامه دهخدا
مشافر. [ م َ ف ِ ] (ع اِ) ج ِ مِشفر یا مَشفر. (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به مشفر شود.
-
مشافر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی جمع مِشفَر] [قدیمی] mošāfer دهانها.
-
جستوجو در متن
-
مشفر
لغتنامه دهخدا
مشفر. [ م ِ / م َ ف َ ] (ع اِ) لفج شتر، و هو للبعیر کالشفة للانسان . ج ، مشافر. گاهی بطرز استعاره درمردم هم آید. (منتهی الارب ). لب شتر و گاهی بطور استعاره در مردم هم گویند. ج ، مشافر. المثل : «اراک بشر ما احار مشفر»؛ یعنی ظاهر آن ترا بی نیاز می کند ...