کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشاعره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مشاعره
/mošā'ere/
معنی
۱. با هم شعر خواندن.
۲. خواندن اشعار در مقابل یکدیگر بهطریق مسابقه که کدامیک بیشتر شعر از بر دارد یا بهتر میخواند.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. مسابقهشعرخوانی
۲. شعرخوانی
فعل
بن گذشته: مشاعره کرد
بن حال: مشاعره کن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مشاعره
واژگان مترادف و متضاد
۱. مسابقهشعرخوانی ۲. شعرخوانی
-
مشاعره
فرهنگ فارسی معین
(مُ عَ رَ یا رِ) [ ع . مشاعرة ] (مص ل .) مسابقة شعرخوانی ، خواندن اشعار در مقابل یکدیگر به طریق مسابقه .
-
مشاعره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مشاعَرَة] mošā'ere ۱. با هم شعر خواندن.۲. خواندن اشعار در مقابل یکدیگر بهطریق مسابقه که کدامیک بیشتر شعر از بر دارد یا بهتر میخواند.
-
واژههای مشابه
-
مشاعرة
لغتنامه دهخدا
مشاعرة. [ م ُ ع َ رَ ] (ع مص ) نبرد کردن به شعر با هم . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). با کسی به شعر نبرد کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (مجمل اللغة). با هم شعر خواندن . (غیاث ). با ...
-
مشاعره کردن
لغتنامه دهخدا
مشاعره کردن . [ م ُ ع َ / ع ِ رَ / رِ ک َدَ ] (مص مرکب ) نبرد کردن در شعر. (ناظم الاطباء). مسابقه در شعر خواندن از بر. و رجوع به مشاعرة شود.
-
أعرب عن مشاعره
دیکشنری عربی به فارسی
ابراز احساسات کرد
-
مشاعره و سخنوری
فرهنگ گنجواژه
سخنوری.
-
مشاعره و محاوره و مناظره
فرهنگ گنجواژه
لفاظی.
-
جستوجو در متن
-
beshrouded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشاعره
-
pollees
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشاعره
-
besmudging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشاعره
-
trucemaking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشاعره
-
beshade
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشاعره