کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشارالیها پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مشارالیها
/mošāron'elayhā/
معنی
مورد اشاره (زن).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مشارالیها
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] mošāron'elayhā مورد اشاره (زن).
-
جستوجو در متن
-
مومی الیها
لغتنامه دهخدا
مومی الیها. [ ما اِ ل َ ] (ع ص مرکب ) مؤنث مومی الیه . زن اشاره کرده شده به سوی او. مشارالیها. (یادداشت مؤلف ). رجوع به مومی الیه شود.
-
خدیجةالشاهجانیه
لغتنامه دهخدا
خدیجةالشاهجانیه . [ خ َ ج َ تُش ْ شانی ی َ ] (اِخ ) او از اهل بغداد بود و در وعظ مهارتی داشت . از ابن سمعون کسب و اخذ علم کرد. او املاء علم می کرد و مشارالیها آنرا می نوشت . وفات این زن بسال 460 هَ .ق . اتفاق افتاد. (از خیرات حسان ج 1 ص 112).
-
خدیجه
لغتنامه دهخدا
خدیجه . [ خ َ ج َ ] (اِخ ) بنت الملقن . او دختر شیخ نورالدین و نواده ٔ علی الانصاری است که از علمای شافعی بود و علی انصاری معروف به ابن الملقن است . خدیجه منسوب بجد خود شده ، مشارالیها نیز از اشیاخ امام سیوطی و از محدثه های مشهور می باشد. تولد او بسا...
-
خدیجه
لغتنامه دهخدا
خدیجه . [ خ َ ج َ ] (اِخ ) بنت زین الدین . وی دختر زین الدین عبدالرحمن بن ابی بکربن محمدبن ابراهیم بن احمد مقدس و خواهر حبیبه محدثه و زوجه ٔ شرف الدین بن الشیخ شمس الدین الحنبلی است . او محدثه ای با قدس و تقوی بود. علم الدین البرزالی که استاد صلاح ال...
-
خدیجه
لغتنامه دهخدا
خدیجه .[ خ َ ج َ ] (اِخ ) بنت القیم معروف به امةالعزیز. از بغدادیان بود. پدرش حمام قیمی (ناطوری ) چون وی را دارای استعداد علمی دید، اسباب تحصیل او را فراهم آورد و خدیجه را نوشتن و تجوید یاد داد. پس از آن خدیجه خود نیز شوقی حاصل کرد و بکسب علوم متنوعه...
-
خدیجه
لغتنامه دهخدا
خدیجه . [ خ َ ج َ ] (اِخ ) الکبری مشهور به ام المؤمنین ، اول زن پیغمبر اسلام است که دختر خویلدبن اسدبن عبدالعزی بن قصی از اشراف قریش بود. مادر مشارالیها فاطمه بنت زائدةالاصم از اولاد عامربن لؤی است . بزمان جاهلیت خدیجه را طاهره می گفتند و حضرت رسال...
-
خدیجةالسلجوقیه
لغتنامه دهخدا
خدیجةالسلجوقیه . [ خ َ ج َ تُس ْ س َ قی ی َ ] (اِخ ) دختر داودبن میکائیل بن سلجوق . برادرزاده ٔ رکن الدوله طغرل بیک از سلسله ٔ سلاجقه ایران است . این زن معروف به ارسلان خاتون است و در سال 448 هَ .ق .خدیجه ٔ سلجوقیه را بزنی به القائم بامراﷲبن القادربا...
-
تلمیح
لغتنامه دهخدا
تلمیح . [ ت َ ] (ع مص ) نمودن و آشکار کردن . (ناظم الاطباء). نگاه سبک کردن بسوی چیزی . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). اشاره کردن به چیزی . (از اقرب الموارد). || نگاه و نظر. || خیال و تصور. (ناظم الاطباء). || (اصطلاح علم بدیع) اشارت کردن در کلام به قصه یا...
-
حکیم الزمان
لغتنامه دهخدا
حکیم الزمان . [ ح َ مُزْزَ ] (اِخ ) عبدالمؤمن بن عمر اندلسی جلیانی ، مکنی به ابوالفضل . از مشاهیر اطباء و ادباء اندلس . او در طب و کحّالی چنانکه در سایر انواع شعر و ادبیات و دیگر علوم و فنون فرید عصر خویش و بحق لقب حکیم الزمان داشت . وی بزمان سلطان ...
-
صبح ازل
لغتنامه دهخدا
صبح ازل . [ ص ُ ح ِ اَ زَ ] (اِخ ) نام او میرزا یحیی فرزند میرزا عباس از مردم نور مازندران و مؤسس فرقه ٔ ازلیان است . ازلیان و بهائیان دو فرقه اند که پیشوای هر یک از این دو دسته خود را جانشین سیدعلی محمد باب شیرازی میدانند. چنانکه میدانیم سیدعلی محم...
-
خانواده
لغتنامه دهخدا
خانواده . [ ن َ / ن ِ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) خاندان . (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). دودمان . خیل خانه . (ناظم الاطباء). تبار. دوده : اصیل زاده و از خانواده ٔ حرمت بزرگوار و به اقبال و دولت اندرخور. سوزنی . || اهل خانه . اهل البیت . (ناظم الاطباء).تاری...