کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشاجر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مشاجر
لغتنامه دهخدا
مشاجر. [ م َ ج ِ ] (ع اِ) ج ِ مَشجَر و مِشجَر. (ناظم الاطباء). رجوع به مَشجَر و مِشجَر شود.
-
مشاجر
لغتنامه دهخدا
مشاجر. [ م َ ج ِ ] (ع اِ) ج ِ مِشجَر، موضع مشاجرة. یا مصدر میمی است در این عبارت از حریری در مقامه ٔ صعدیه : أشهد مشاجر الخصوم و أسفر بین المعصوم منهم و الموصوم . (از محیط المحیط).
-
مشاجر
لغتنامه دهخدا
مشاجر. [م َ ج ِ ] (ع اِ) در شاهد زیر، ج ِ مَشجَر به معنی روئیدنگاه درخت آمده است ، ولی این جمع برای این کلمه در کتب لغت دیده نشده است : و گلستان و بستان به هم شاید [ قافیه کردن ] چه هرچند اصل آن بوستان بوده است چون از آن حذفی کرده اند و آن را اسم علم...
-
جستوجو در متن
-
مشجر
لغتنامه دهخدا
مشجر. [ م َ ج َ / م ِ ج َ ] (ع اِ) کجاوه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کجاوه و چوب هوده و مرکبی کوچکتر از هوده که پوشش ندارد. ج ، مَشاجر. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
مشجر
لغتنامه دهخدا
مشجر. [ م ِ ج َ ] (ع اِ) سه پایه که بر آن متاع و رخت اندازند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). سه پایه ای که بر آن رخت و متاع اندازند. (ناظم الاطباء). مِشجَب . ج ، مَشاجر. (محیط المحیط) (اقرب الموارد). و رجوع به مشجب شود. || سه پایه ٔ گازر. (منتهی الارب ) ...