کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مش
لغتنامه دهخدا
مش . [ م َش ش ] (ع مص ) دست به چیزی در مالیدن تا پاکیزه شود و چربش آن زائل گردد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از محیط المحیط) (از اقرب الموارد). دست در چیزی درشت مالیدن تا چربش از آن شود. (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). چیز خشن و درشت مالیدن بر ...
-
مش
واژهنامه آزاد
(روستای خلار، استان فارس) [فعل نهی، دوم شخص مفرد] مَشُ، مَشو؛ نرو! (گویش خلاری مرکب از بستکی و لاری و پهلوی است. این روستا در دو منزلی شمال غرب شیراز قرار دارد.)
-
واژههای مشابه
-
مَش
لهجه و گویش بختیاری
maš مشهدى.
-
کُل مُش
لهجه و گویش گنابادی
kolmosh در گویش گنابادی یعنی مشت مشت ، دست پر ، بسیار زیاد ، خیلی
-
حَلیتِ مِشَ؟
لهجه و گویش گنابادی
halite mesha در گویش گنابادی یعنی میفهمید؟ ، متوجه هستید؟
-
مَش،مَشتی
لهجه و گویش تهرانی
مشهدی،مشهد رفته:مش تقی،مش رمضون،مش ممد،،مشتی ماشاالله،مش ممدلی
-
مِش مِشه
لهجه و گویش بختیاری
meš-meša نوعى بیمارى گوسفندى، بینى گرفتگى شدید (بر اثر گرد و خاک زیاد).
-
چهارباغ مش-هد
لغتنامه دهخدا
چهارباغ مش-هد. [ چ َ غ ِ م َ هََ ] (اِخ ) نام یکی از محلات قدیم مشهد که در زمان شاهرخ شاه افشار دارالسلطنه در آن بوده است و اکنون نام کوچه ای است که یکسر آن به خیابان علیا (بالا خیابان ) باز شود : و شاهرخ شاه از ورود ایشان مطلع شده برای رفع شبهه به آ...
-
واژههای همآوا
-
مَش
لهجه و گویش بختیاری
maš مشهدى.
-
جستوجو در متن
-
mesne
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مش
-
mesh topology
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توپولوژی مش
-
musk ox
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مش عسل