کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسیف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مسیف
لغتنامه دهخدا
مسیف . [ م ُ ] (ع ص ) پدر فرزندمرده . (ناظم الاطباء). || مرد باشمشیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). شمشیردار. (مهذب الاسماء). متقلد به سیف . (از اقرب الموارد). کسی که شمشیر بسته باشد. || دلاور. (آنندراج ). دلاور با شمشیر. (منتهی الارب ). شجاع . (اقرب ال...
-
مسیف
لغتنامه دهخدا
مسیف . [م ُ س َی ْ ی َ ] (ع ص ) درهم مسیف ؛ درهم که کناره ٔ آن از نقش ساده باشد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
مصیف
لغتنامه دهخدا
مصیف . [ م َ ] (ع اِ) خانه ٔ تابستانی . (دهار). جای تابستانی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). مقابل مَربع. مقابل مشتی . (یادداشت مؤلف ). جایی که تابستان در آن اقامت می کنند. (ناظم الاطباء). ییلاق . جای خوش آب وهوا که تاب...
-
مصیف
لغتنامه دهخدا
مصیف . [ م ُ ص َی ْ ی ِ ] (ع ص ) کفایت کننده برای تابستان . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
بی زنجیره
لغتنامه دهخدا
بی زنجیره . [ زَ رَ / رِ ] (ص مرکب ) که زنجیره ندارد. که منقش به نقش زنجیر نیست : درهم مسیف ؛ درمی که کناره ٔ آن بی نقش باشد. (یادداشت مؤلف ) (از اقرب الموارد).
-
دلاور
لغتنامه دهخدا
دلاور. [ دِ وَ ] (ص مرکب ) دل آور. سخت دلیر که به تازیش شجاع خوانند. (شرفنامه ٔ منیری ). شجیع و بهادر. (آنندراج ). دلیر. شجاع . بهادر. غازی . جنگجو. جنگی . (ناظم الاطباء). گرد. پردل . دل دار. بی باک . جسور. جری . گستاخ . نیو.بی پروا. أشجع. اَشرَس با...