کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسیر توصیه ای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
shunt route, shunt
مسیر تنظیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مسیری که برای حرکت قطار بدون مسافر و با سرعت پایین در نظر گرفته میشود
-
succession pathway/ successional pathway
مسیر توالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] روند تکوین اجتماع گیاهی در یک نظام آشفتۀ مشخص
-
distribution pipeline
مسیر توزیع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مسیر یا زنجیرهای که ازطریق آن عملیات توزیع امکانات انجام میشود
-
storm track
مسیر توفان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] منطقهای که فعالیت پیچکی همدیدی در آن بهصورت آماری و محلی شدید و غالب است
-
مسیر خورشیدگرفتگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ← مسیر کسوف
-
مسیر خورگرفت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ← مسیر کسوف
-
bicycle lane, cycle lane, bicycle route
مسیر دوچرخه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] قسمتی از معبر یا حریم راه که برای استفادۀ اختصاصی دوچرخه طراحی شود
-
double track line
مسیر دوخطه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مسیر راهآهنی که در آن رفتوبرگشت در دو خط جداگانه امکانپذیر باشد
-
radar route
مسیر راداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، علوم نظامی] مسیر پروازی یا راهی که هواگرد در آن هدایت میشود
-
calling-on route, call-on route, calling-on, call-on
مسیر فراخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مسیری که امکان حرکت قطار را در بخشی از خط که اشغال شناسایی شده است فراهم میکند
-
orthogonal trajectory
مسیر قائم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] خمی که همۀ خمهای یک دستگاه مفروض را به زاویۀ قائمه قطع میکند
-
eclipse path
مسیر کسوف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] مسیر سایۀ ماه بر زمین در طول کسوف کلی یا حلقوی متـ . مسیر خورگرفت، مسیر خورشیدگرفتگی
-
partial collector road
مسیر کُندرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] بخشی از خیابان در حاشیۀ محور شریانی که شدآمد خیابانهای فرعی را به این محور هدایت میکند متـ . کُندرو
-
course 4
مسیر مسابقه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] مسیری که شرکتکنندگان در حین مسابقه باید طی کنند
-
detour
مسیر موقت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] راهی که بهطور موقت بین دو نقطه از راه اصلی کشیده شود