کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسورة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مسورة
لغتنامه دهخدا
مسورة. [ م ِس ْ وَ رَ ] (ع اِ) تکیه جای چرمین . (منتهی الارب ) (آنندراج ). تکیه گاه چرمین . متکای چرمین . (ناظم الاطباء). بالش چرمین . (مهذب الاسماء). بالش نشستنی . نهالیچه . (زمخشری ). بالش چرمین . (مهذب الاسماء). بالش تکیه . ج ، مساور. و رجوع به مس...
-
مسورة
لغتنامه دهخدا
مسورة. [ م ُ س َوْ وَ رَ ] (ع ص ) تأنیث مسور. صاحب سور. دارای باره . محصور. (یادداشت مرحوم دهخدا). || (اصطلاح منطق ) قضیه ٔ مسورة یا قضیه ٔ محصور، قضیه ای است که موضوع آن بطور کل یا بعض معین شده باشد و بر چهار قسم است : موجبه ٔ کلیه ، موجبه ٔ جزئیه ...
-
واژههای همآوا
-
مثورة
لغتنامه دهخدا
مثورة. [ م َث ْ وَ رَ ] (ع ص ) ارض مثورة؛ زمین گاوناک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). زمین بسیارگاو. (از اقرب الموارد).
-
مصورة
لغتنامه دهخدا
مصورة. [ م ُ ص َوْ وِ رَ ] (ع ص ، اِ) (اصطلاح پزشکی ) مصور. نام یکی از قوتهای تن است نزد طبیبان ، مانند جاذبه و ماسکه و دافعه و مولده و نامیه . مصوره یکی از هشت خادم نفس نباتی است . قوه ای که غذا را همرنگ جسم می گرداند. (یادداشت مؤلف ). یکی از چهار ...
-
جستوجو در متن
-
مساور
لغتنامه دهخدا
مساور. [ م َ وِ ] (ع اِ) ج ِ مِسوَر و مسورة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به مسور و مسورة شود.
-
مسور
لغتنامه دهخدا
مسور. [ م ِس ْ وَ ] (ع اِ) تکیه جای چرمین . (منتهی الارب ). متکای چرمین . (ناظم الاطباء). بالش از پوست . و رجوع به مسورة شود.
-
حصر قضایا
لغتنامه دهخدا
حصر قضایا. [ ح َ رِ ق َ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) (اصطلاح منطق ) مقابل اهمال آن . موضوع قضیه ٔ حملی یا جزوی شخصی بود، یعنی قابل وقوع شرکت نبود یا بود. و بر تقدیر اول ، قضیه را مخصوصه و شخصیه خوانند و آن یا موجبه بود، مانند: زید کاتب است . یا سالبه بو...