کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسندة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مسندة
لغتنامه دهخدا
مسندة. [ م ِ ن َ دَ ] (ع اِ) مُسنَدة. بالش پشت . بالش پس پشت . بالش بزرگ . بالش تکیه . (زمخشری ).
-
مسندة
لغتنامه دهخدا
مسندة. [ م ُ س َ ن ن َ دَ ] (ع ص ) تأنیث مسنّد. تکیه داده شده . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). تکیه داده بر دیوار. || افراشته . || دیوار افراشته شده .
-
مسندة
لغتنامه دهخدا
مسندة. [ م ُ ن َ دَ ] (ع اِ) مِسندة. (زمخشری ).
-
واژههای مشابه
-
مُّسَنَّدَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
تکیه داده شده (اسم مفعول از مصدر تسنيد ، به معناي آن که چيزي را طوري نصب کني که بر چيز ديگري نظير ديوار و مثل آن تکيه داشته باشد . )
-
واژههای همآوا
-
مُّسَنَّدَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
تکیه داده شده (اسم مفعول از مصدر تسنيد ، به معناي آن که چيزي را طوري نصب کني که بر چيز ديگري نظير ديوار و مثل آن تکيه داشته باشد . )
-
جستوجو در متن
-
اسعردی
لغتنامه دهخدا
اسعردی . [ اِ ع ِ ] (اِخ ) مسندة زینب بنت سلیمان محدّث بن هبةاﷲ خطیب بیت لهیاء. (منتهی الارب ).
-
باشی پشتی
لغتنامه دهخدا
باشی پشتی . [ پ ُ ] (اِ مرکب ) مِسنَدَه . (یادداشت مؤلف ). نُمَرقَه . (یادداشت مؤلف ).
-
خشب
لغتنامه دهخدا
خشب . [ خ ُ ش ُ ] (ع اِ) ج ِ خَشَب . رجوع به خشب شود: و اذا رایتهم تعجبک اجسامهم و ان یقولوا تسمع لقولهم کانهم خشب مسندة یحسبون کل صیحةعلیهم هم العدو فاحذرهم قاتلهم اﷲ انی یُؤْفَکون . (قرآن 4/63). || ج ِ خشیب . (منتهی الارب ).
-
حارث
لغتنامه دهخدا
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن تمیم (ابو جزة) ابن ابی عمروبن امیَّةبن عبد شمس بن امیَّةالاموی . او از معمرین عرب است ، در جاهلیت و صدر اسلام . واقدی و زبیر گویند که او در غزوه ٔ بدر با مشرکین بود و سعدبن ابی وقاص وی را اسیر کرد. ابو حاتم سجستانی ، در کتاب ...
-
منزل
لغتنامه دهخدا
منزل . [ م ُ زَ ] (ع ص ) فروفرستاده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). فروفرستاده شده . (غیاث ) (آنندراج ). نازل کرده شده . فرودآمده . (یادداشت مرحوم دهخدا) : عالی دو آیت است علا و بها به هم در شأن دین و دولت تو هر دو منزل است . امیر معزی (دیوان چ اقب...
-
مسند
لغتنامه دهخدا
مسند. [ م ُ ن َ ] (ع ص ، اِ) روزگار. (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (آنندراج ) (مهذب الاسماء) (دهار). دهر. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). زمانه . (آنندراج ). || اسنادشده . (از منتهی الارب ). اسنادداده . || (اصطلاح حدیث ) در اصطلاح محدثین ، حدیثی که ...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن سعیدبن عبدالرحمان بن زیادبن عبداﷲبن زیادبن عجلان . مکنی به ابن عقده . کنیتش ابوالعباس است از حفاظ احادیث و ضباط اخبار بود در میان متقدمین علماء بکثرت روایات و انتقاد اسناد و معرفت رجال و رواج سنن امتیازی کامل و اختص...