کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسنج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مسنج
لغتنامه دهخدا
مسنج . [ م ُ س َن ْ ن َ ] (ع ص ) خطدار: بُرد مسنج . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
کاهکش
لغتنامه دهخدا
کاهکش . [ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) کشنده و حمل کننده ٔ کاه . کسی که کاه حمل میکند. (یادداشت مؤلف ). || به کنایت ، کاهکشان یا کهکشان است : از فلک و راه مجره اش مرنج کاهکشی را به یکی جو مسنج . نظامی .رجوع به کاهکشان و کهکشان شود.
-
لاف سنجیدن
لغتنامه دهخدا
لاف سنجیدن . [ س َ دَ ] (مص مرکب ) لاف زدن : هان بکش عرفی عنان مستانه مدح خود مسنج ترکتازیها مسلم لاف سنجیها صواب .عرفی .
-
گنجی
لغتنامه دهخدا
گنجی . [ گ َ ] (ص نسبی ) خزینه ای . دفینه ای . منسوب به گنج . آنچه از گنج باشد. آنچه در گنج باشد : درمهای گنجی بر آن کشت زاربریزند پیش خداوندگار. فردوسی .به درگاه ایوانش بنشاندی درمهای گنجی برافشاندی . فردوسی .سخن سنج و دینار گنجی مسنج که بر دانشی مر...
-
دانشی مرد
لغتنامه دهخدا
دانشی مرد. [ ن ِ م َ ] (اِ مرکب ) دانا مرد. مرد عالم . مردی از اهل علم . مردی دانشور : دگر آنکه دارد بیزدان سپاس بود دانشی مرد نیکی شناس . فردوسی .ایا دانشی مرد بسیارهوش همه جامه ٔ آزمندی مپوش . فردوسی .سخن سنج و دینار گنجی مسنج که بر دانشی مرد خوارس...
-
سنجیدن
لغتنامه دهخدا
سنجیدن . [ س َ دَ ] (مص ) (از: سنج + یدن ، پسوند مصدری ) با جزو اول از ریشه ٔ سج یا سک ، سختن به معنی وزن کردن چیزی را با ترازو و جز آن مقایسه کردن و برابر کردن .(از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). وزن . (منتهی الارب ).وزن کردن . (شرفنامه ٔ منیری ) (آنن...
-
مجره
لغتنامه دهخدا
مجره . [ م َ ج َرْ رَ ] (ع اِ) راه کهکشان . (دهار). آسمان دره و راه کهکشان . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). کهکشان و آن خط سفیدی است که به شب در آسمان دیده می شود.(غیاث ). ام السماء. شرج السماء. کاهکشان . راه مکه . راه حاجیان . (یادداشت...