کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسلوم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مسلوم
لغتنامه دهخدا
مسلوم . [ م َ ] (ع ص ) مارگزیده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). سلیم . (منتهی الارب ). || پیراسته : أدیم مسلوم ؛ پوست پیراسته به برگ سَلَم . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ادیمی پیراسته به سلم . (مهذب ...
-
واژههای همآوا
-
مصلوم
لغتنامه دهخدا
مصلوم . [ م َ ] (ع ص ) زبن برکنده (گوش و بینی ). ازبن بریده . (از اقرب الموارد) (یادداشت مؤلف ) : ذهب الحمار یطلب الفرنین فعاد مصلوم الاذنین . (یادداشت مؤلف ). مصلم . (مهذب الاسماء).
-
جستوجو در متن
-
مارگزیده
لغتنامه دهخدا
مارگزیده . [ گ َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) مارزده . آنکه مار او را زده باشد. سلیم . مسلوم . ملدوغ . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). سلیم . (ترجمان القرآن ) (دهار). لدیغ. (منتهی الارب ) (دهار). ملدوغ . (منتهی الارب ) : سلیم مارگزیده بود به لفظ عرب وی از گزی...
-
پوست
لغتنامه دهخدا
پوست . (اِ) غشائی که بر روی تن آدمی و دیگر حیوان گسترده است و آن دو باشد بر هم افتاده که رویین را بشره و زیرین را دِرم گویند. جلد. جلد ناپیراسته حیوان چون گوسفند و مانند آن . مقابل گوشت . مسک . چرم . جلدة.عرض . ملمس . (منتهی الارب ). صلة. (دهار) : چا...