کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسلوب الاختیار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مسلوب الاختیار
/maslubol'extiyār/
معنی
آنکه اختیار را از او سلب کرده باشند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مسلوب الاختیار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] maslubol'extiyār آنکه اختیار را از او سلب کرده باشند.
-
جستوجو در متن
-
ساقط شدن
لغتنامه دهخدا
ساقط شدن . [ ق ِ ش ُ دَ] (مص مرکب ) افتادن . فروافتادن . فرودآمدن . ساقط گردیدن . || زایل شدن . نابود شدن : ساقط شده ست قوت من پاک اگرنه من بر رفتمی ز روزن این سمج باهبا. مسعودسعد.|| حذف شدن . نامذکور ماندن .- ساقط شدن بچه ؛ افتادن بچه ٔ ناتمام از ش...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن حسین بن یحیی بن سعید ملقب به بدیعالزمان همدانی و مکنی به ابوالفضل . یاقوت در معجم الادباء(چ مارگلیوث ج 1 ص 94 ببعد) آرد: ابوشجاع شیرویه بن شهردار در تاریخ همدان آورده است که احمدبن حسین بن یحیی بن سعیدبن بشر ابوالفضل ملقب ...
-
جبر
لغتنامه دهخدا
جبر. [ ج َ ] (ع مص ) شکسته بستن . (منتهی الارب ) (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). شکسته را بستن . (غیاث اللغات ). استخوان شکسته را بستن و اصلاح کردن . (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). شکسته را دربستن . (تاج المصادر بی...