کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسطح کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مسطح کردن
مترادف و متضاد
صاف کردن، هموار کردن، تخت کردن ≠ ناهموار کردن
دیکشنری
flatten
-
جستوجوی دقیق
-
مسطح کردن
واژگان مترادف و متضاد
صاف کردن، هموار کردن، تخت کردن ≠ ناهموار کردن
-
مسطح کردن
دیکشنری فارسی به عربی
سطح , مدي
-
واژههای مشابه
-
plane angle
زاویۀ مسطح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] شکلی که از تقاطع دو نیمخط پایانیافته در نقطۀ تقاطع به دست میآید
-
کاف مسطح
لغتنامه دهخدا
کاف مسطح . [ ف ِم ُ س َطْ طَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) به اصطلاح لولیان (لوطیان ) فرج . (آنندراج از بهار عجم ) : خامه اش کامد کلید مخزن اسرار کون ساخت آن کاف مسطح قفل گنج شایگان .ظهوری (از آنندراج ).
-
اعداد مسطح
لغتنامه دهخدا
اعداد مسطح . [ اَ دِ م ُ س َطْ طَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) و این آن است که از دو عدد بجای آید که یکی چند بار دیگر کنی اگر این دو عدد یکدیگر را راست باشند این مسطح که از آن گرد آید مربع باشد و یکی از این دو عدد او را جذر باشد همچون 3 که 3 بار کنی 9 ش...
-
اسطرلاب مسطح
لغتنامه دهخدا
اسطرلاب مسطح . [ اُ طُ ب ِ م ُ س َطْ طَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اسطرلابی که نزد قدما بیشتر معمول بوده است مسطح شمالی یا جنوبی بوده و به انواع مختلف تام و سدسی و ثلثی و غیره ساخته اند. (التفهیم ص 297 ح ). و عمربن محمد مروروذی صاحب اسطرلاب مسطح است ....
-
اصطرلاب مسطح
لغتنامه دهخدا
اصطرلاب مسطح . [ اُ طُ ب ِ م ُ س َطْ طَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یکی از اقسام اصطرلاب است .(از مفاتیح خوارزمی ). و رجوع به اسطرلاب مسطح شود.
-
ام مسطح
لغتنامه دهخدا
ام مسطح . [ اُم ْ م ِ م ِ طَ ] (اِخ ) قرشی ، دختر ابورهم انیس . دخترخاله ٔ ابوبکر خلیفه ٔ اول و از زنان صحابی بوده . رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 279 و ریحانة الادب ج 6 ص 241 شود.
-
مکان مسطح
دیکشنری فارسی به عربی
تنظيف
-
زمین مسطح
دیکشنری فارسی به عربی
حملة , هضبة
-
قایق مسطح الواری
دیکشنری فارسی به عربی
طوافة
-
جستوجو در متن
-
leveled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زده شده، تراز کردن، مسطح کردن یاشدن، نشانه گرفتن، مسطح کردن
-
tabulate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
tabulate، جدول بندی کردن، مسطح کردن، تخت کردن، تخت و مسطح، هموار