کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مستولد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مستولد
لغتنامه دهخدا
مستولد. [ م ُ ت َ ل ِ ] (ع ص ) خواهنده ٔ ولد و فرزند. || باردار سازنده زن را. (از اقرب الموارد). و رجوع به استیلاد شود.
-
جستوجو در متن
-
مستولدة
لغتنامه دهخدا
مستولدة. [ م ُ ت َ ل ِ دَ ] (ع ص ) تأنیث مستولد. رجوع به مستولد شود. || در اصطلاح فقهی ، زنی که فرزندی بزاید خواه به ملک «نکاح » باشد یا به ملک «یمین ». (از تعریفات جرجانی ).