کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مستورد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مستورد
معنی
وارد کننده
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مستورد
لغتنامه دهخدا
مستورد. [ م ُ ت َ رِ ] (اِخ ) ابن علفه ٔ تیمی ، از تیم الرباب . از اباضیه بود و بعد از واقعه ٔ نهروان ، در نخیله بر علی بن ابی طالب (ع ) خروج کرد ولی توانست خود را در کوفه مخفی کند. سپس به سال 42 هَ . ق . در عهد حکومت مغیرةبن شعبه بار دیگر خروج کرد و...
-
مستورد
لغتنامه دهخدا
مستورد. [ م ُ ت َ رِ ] (ع ص ) واردشونده و درآینده بر آب . || درآورنده و حاضرکننده . || امین دارنده کسی را برچیزی . (از اقرب الموارد). و رجوع به استیراد شود.
-
مستورد
دیکشنری عربی به فارسی
وارد کننده
-
جستوجو در متن
-
وارد کننده
دیکشنری فارسی به عربی
مستورد
-
حدیج
لغتنامه دهخدا
حدیج . [ ح ُ دَ ] (اِخ ) ابن ابی عمرو مصری . از مستوردبن شداد، حدیثی منکر نقل کند. ابن یونس در تاریخ مصر او را یاد کرده گوید ندانستم آن را از کجا آورده . یزیدبن ابی حبیب از وی روایت کند که مستورد گفت شنیدم پیغمبر می گفت هر امتی را اجلی است و اجل امت ...