کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مستهلک کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مستهلک کردن
مترادف و متضاد
۱. به تدریج وام پرداختن
۲. نابود کردن، هلاک کردن، از بین بردن
دیکشنری
amortize, write-down
-
جستوجوی دقیق
-
مستهلک کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. به تدریج وام پرداختن ۲. نابود کردن، هلاک کردن، از بین بردن
-
مستهلک کردن
دیکشنری فارسی به عربی
امت
-
واژههای مشابه
-
مستهلک شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. نیست شدن، نابود شدن، محو شدن، ازمیان رفتن، هلاک شدن، معدوم شدن ۲. به تدریج دین اداشدن، تادیه شدن (تدریجی قرض) ۳. فرسودهشدن ۴. مستحیل شدن
-
مستهلک شدن
دیکشنری فارسی به عربی
ادمج
-
جستوجو در متن
-
depreciated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخفیف، مستهلک کردن، کم بها کردن
-
امت
دیکشنری عربی به فارسی
کشتن , بيحس کردن , خراب کردن , بديگري واگذار کردن , وقف کردن , مستهلک کردن
-
depreciates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از دست دادن، مستهلک کردن، کم بها کردن
-
amortising
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقوط، بدیگری واگذار کردن، بی حس کردن، کشتن، مستهلک کردن، وقف کردن
-
amortises
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقوط، بدیگری واگذار کردن، بی حس کردن، کشتن، مستهلک کردن، وقف کردن
-
amortized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریم شده، مستهلک کردن، بی حس کردن، کشتن، بدیگری واگذار کردن، وقف کردن
-
amortised
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریم شده، بدیگری واگذار کردن، بی حس کردن، کشتن، مستهلک کردن، وقف کردن
-
amortizes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از بین بردن، مستهلک کردن، بی حس کردن، کشتن، بدیگری واگذار کردن، وقف کردن
-
amortizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از بین بردن، مستهلک کردن، بی حس کردن، کشتن، بدیگری واگذار کردن، وقف کردن