کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مستملک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مستملک
/mostamlak/
معنی
جایی که کسی آن را ملک خود قرار داده باشد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مستملک
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ لَ) [ ع . ] (اِمف .) جایی که کسی آن را ملک خود قرار داده باشد.
-
مستملک
لغتنامه دهخدا
مستملک . [م ُ ت َ ل َ ] (ع ص ، اِ) آنچه مالک شده باشند. ملک .
-
مستملک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] mostamlak جایی که کسی آن را ملک خود قرار داده باشد.
-
جستوجو در متن
-
مستملکات
لغتنامه دهخدا
مستملکات . [م ُ ت َ ل َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مستملک و مستملکة. املاک .
-
مستملکة
لغتنامه دهخدا
مستملکة. [ م ُ ت َ ل َک َ ] (ع ص ، اِ) تأنیث مستملک . ملک . ج ، مستملکات .