کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مستفیض پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مستفیض
/mostafiz/
معنی
کسی که طلب فیض بکند؛ استفاضهکننده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. فیضبر، فیضبرنده، مستفید
۲. برخوردار، بهرهگیر، بهرهور
برابر فارسی
بهره مند
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مستفیض
واژگان مترادف و متضاد
۱. فیضبر، فیضبرنده، مستفید ۲. برخوردار، بهرهگیر، بهرهور
-
مستفیض
فرهنگ واژههای سره
بهره مند
-
مستفیض
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ) [ ع . ] (اِفا.) کسی که طلب فیض کند.
-
مستفیض
لغتنامه دهخدا
مستفیض . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) نعت فاعلی ازاستفاضه . آب روان کردن خواهنده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || وادی و دره که پردرخت شده باشد. || مکانی که وسیع و گشاده شده باشد. (از اقرب الموارد). || حدیث مستفیض ؛سخن فاش . (منتهی الارب ). منتشر. مست...
-
مستفیض
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] mostafiz کسی که طلب فیض بکند؛ استفاضهکننده.
-
واژههای مشابه
-
مستفيض
دیکشنری عربی به فارسی
منتشر شده , پراکنده , پخش شده , افشانده , افشاندن , پخش کردن , منتشر کردن
-
مستفیض شدن
واژگان مترادف و متضاد
فیضبردن، برخوردار شدن، بهرهمند شدن
-
مستفیض کردن
واژگان مترادف و متضاد
بهرهمند کردن، برخوردار کردن، فیض رساندن
-
مستفیض شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. شُ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) فیض بُردن ، نیکی دریافت کردن .
-
خبر مستفیض
لغتنامه دهخدا
خبر مستفیض . [ خ َ ب َ رِ م ُ ت َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خبری که راویش بیش از سه تن باشد ولی بحد تواتر نرسد. رجوع به مبحث خبر شود.
-
جستوجو در متن
-
منتشر شده
دیکشنری فارسی به عربی
مستفيض
-
پراکنده
دیکشنری فارسی به عربی
مستفيض
-
پخش شده
دیکشنری فارسی به عربی
مستفيض