کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مستغنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مستغنی
/mostaqni/
معنی
ثروتمند؛ توانگر؛ بینیاز.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. بینیاز، خودکفا
۲. توانگر، ثروتمند، دارا، غنی ≠ محتاج، بینیاز
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مستغنی
واژگان مترادف و متضاد
۱. بینیاز، خودکفا ۲. توانگر، ثروتمند، دارا، غنی ≠ محتاج، بینیاز
-
مستغنی
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ) [ ع . ] (اِفا.) بی نیاز.
-
مستغنی
لغتنامه دهخدا
مستغنی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استغناء. بی نیاز. (دهار). بی نیازشونده . (منتهی الارب ). ضد مفتقر. (از اقرب الموارد) : ایزد... مرا از تمویهی و تلبیسی کردن مستغنی کرده است . (تاریخ بیهقی ).ای در شاهی ز نعت مستغنی وی از شاهان به جاه مستثنا. مس...
-
مستغنی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] mostaqni ثروتمند؛ توانگر؛ بینیاز.
-
واژههای مشابه
-
مستغنی شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بینیاز شدن، خودکفا شدن ۲. ثروتمند شدن، داراشدن، غنی شدن
-
مستغنی کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بینیاز گردانیدن، خودکفا کردن ۲. غنی ساختن، به مال و مکنت رساندن، ثروتمند کردن
-
جستوجو در متن
-
خودبسنده
واژگان مترادف و متضاد
خودکفا، خودبسا، مستغنی، بینیاز
-
خودکفا
واژگان مترادف و متضاد
بینیاز، خودبسنده، مستغنی ≠ نیازمند
-
بینیاز
واژگان مترادف و متضاد
توانگر، دارا، صمد، غنی، مستغنی ≠ نیازمند
-
مستجبر
لغتنامه دهخدا
مستجبر. [ م ُ ت َ ب ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استجبار. مستغنی . مستغنی شونده . (اقرب الموارد). رجوع به استجبار شود.
-
شریف پای سوخته
لغتنامه دهخدا
شریف پای سوخته . [ ش َ ف ِ ت َ / ت ِ ] (اِخ ) نام شاعری که در فیه مافیه (ص 91) رباعی زیر از وی نقل شده است : آن منعم قدس کز جهان مستغنی است جان همه اوست او ز جان مستغنی است هر چیز که وهم تو بر آن گشت محیطاو قبله ٔ آن است و از آن مستغنی است .رجوع به ص...
-
محتاج شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. نیازمند شدن، حاجتمند شدن ۲. تهیدست شدن، مستمند شدن ≠ مستغنی شدن، بینیاز شدن، غنی شدن
-
چشمودلسیر
واژگان مترادف و متضاد
۱. بینیاز، مستغنی ۲. بلندطبع ۳. قانع، خرسند ۴. بیحرص، بیآز ≠ آزمند، حرصورز، آزور، طمعکار، طامع