کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مستظرفه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مستظرفه
/mostazrafe/
معنی
= مستظرف
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مستظرفه
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ رَ فِ) [ ع . مستظرفة ] (اِمف .) مؤنث مستظرف . ؛ صنایع ~ هنرهای زیبا مانند: نقاشی ، مجسمه سازی ، منبت کاری و غیره .
-
مستظرفه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: مستظرفَة] [قدیمی] mostazrafe = مستظرف
-
واژههای مشابه
-
مستظرفة
لغتنامه دهخدا
مستظرفة. [ م ُ ت َ رَ ف َ ](ع ص ) تأنیث مستظرف که نعت مفعولی است از استظراف .ظریف . ظریف یافته . رجوع به استظراف و مستظرف شود.- صنایع مستظرفة ؛ صنایع ظریفه .
-
صنایع مستظرفه
لغتنامه دهخدا
صنایع مستظرفه . [ ص َ ی ِ ع ِ م ُ ت َ رِ ف َ / ف ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) هنرهای زیبا. صنایع ظریفه . رجوع به صنایع ظریفه و صنایع (صنایع ایران ) شود.
-
جستوجو در متن
-
beaux arts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هنرهای زیبا، هنرهای مستظرفه
-
صنایع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: صنائع] sanāye' ۱. [جمعِ صِناعَة] = صناعت۲. [جمعِ صَنیعَة] = صنیعه〈 صنایع مستظرفه: [قدیمی] هنرهای زیبا مانند نقاشی، مجسمهسازی، منبتکاری.
-
صنایع ظریفه
لغتنامه دهخدا
صنایع ظریفه . [ ص َ ی ِ ع ِ ظَ ف َ / ف ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) صنایع مستظرفه . آنچه در ساختن آن ظرافت بکار رفته باشد. کارهای دستی ظریف . رجوع به صنایع (صنایع ایران ) شود.
-
اورانیا
لغتنامه دهخدا
اورانیا. (اِخ ) عنوان آفرودیته ، بعنوان الهه ٔ آسمانها و حامی عشق آسمانی .(دایرةالمعارف فارسی ). بزعم اساطیر قدیمه ٔ یونان یکی از پریهای موسوم به موسه است که حامیان علوم و معارف و صنایع مستظرفه میباشند، در صورت یک دختر ملبس به لباس آبی و مزین بستاره ...
-
ممالیک
لغتنامه دهخدا
ممالیک . [ م َ ] (اِخ ) نام سلسله ای از فرمانروایان مصر (650 -922 هَ . ق . / 1252 - 1517 م .) بدین توضیح که جمع مملوک ممالیک و بمعنی غلام است و بیشتر این کلمه را درمورد غلامان سفیدپوست به کار می برده اند و از آنجا که سلاطین «ممالیک » مصر از غلامان تر...
-
برجی
لغتنامه دهخدا
برجی . [ ب ُ ] (اِخ ) (ممالیک ...) ممالیک جمع مملوک بمعنی غلام است و بیشتر این کلمه را در مورد غلامان سفیدپوست بکار میبرده اند سلاطین ممالیک مصر از غلامان ترک یا چرکسی بودند که ابتدا در جزء قراولان مزدور الملک الصالح ایوب قرار داشتند اولین ایشان شجرة...
-
یاقوت مستعصمی
لغتنامه دهخدا
یاقوت مستعصمی . [ ت ِ م ُ ت َ ص َ ] (اِخ ) جمال الدین ابوالدر یاقوت مستعصمی بغدادی خطاط شهیر درگذشته به سال 698 هَ . ق . وی به خط بدیع خود مخصوصاً بسبب نسخ قرآنی که آنها را به دست خود نوشته شهرت یافته است . یکی از نسخ مزبور در کتابخانه ٔ مصری مضبوط ا...
-
کمال الملک
لغتنامه دهخدا
کمال الملک . [ ک َ لُل ْ م ُ ] (اِخ ) محمد غفاری ملقب به کمال الملک ، نقاش بزرگ ایران . در حدود سال 1264 هَ .ق . در کاشان دیده به جهان گشود. افراد خانواده ٔ کمال الملک غالباً هنرمند و عموی او صنیعالملک و برادر بزرگش ابوتراب از نقاشان معروف زمان خود ب...
-
ارباب
لغتنامه دهخدا
ارباب . [ اَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ رَب ّ. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به رَب ّ شود. خدایان . پروردگاران : و لایأمرکم أن تتخذوا الملائکة والنبیین أرباباً... (قرآن 80/3)؛ و شما را امر نمیکند که ملائکه و پیامبران را به خدائی بگیرید. یا صاحبی السجن...