کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسترجع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مسترجع
معنی
(مُ تَ جَ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - بازگردانده . 2 - انعام باز پس گرفته شده .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مسترجع
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ جَ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - بازگردانده . 2 - انعام باز پس گرفته شده .
-
مسترجع
لغتنامه دهخدا
مسترجع. [ م ُ ت َ ج ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استرجاع . طلب بازگشت کسی را کننده . (اقرب الموارد). || آنکه بوسیله ٔ گفتن «اناﷲ و اناالیه راجعون » به خداوند پناه می آورد. (اقرب الموارد) : فوقف بین الامر و النهی مسترجعاً. (تاریخ بیهقی ص 300). و رجوع ...
-
جستوجو در متن
-
مسترجعة
لغتنامه دهخدا
مسترجعة. [ م ُ ت َ ج ِ ع َ ] (ع ص ) تأنیث مسترجع، که نعت فاعلی است از استرجاع . رجوع به مسترجع و استرجاع شود. || قوت مسترجعه ؛ بنابر عقیده ٔ صدرالدین غیر از قوای حافظه و مفکره و واهمه امر جدائی نیست . وی گوید اًن الادراک للوهم و الحفظ للحافظة والتصر...