کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مستحکم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مستحکم
/mostahkam/
معنی
استوار؛ محکم.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
استوار، جزم، حصین، سخت، قایم، محکم ≠ سست
دیکشنری
firm, sound, solid, stable, staunch, stout, strong, tenacious, walled
-
جستوجوی دقیق
-
مستحکم
واژگان مترادف و متضاد
استوار، جزم، حصین، سخت، قایم، محکم ≠ سست
-
مستحکم
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ کَ) [ ع . ] (اِمف .) استوار، برقرار، محکم .
-
مستحکم
لغتنامه دهخدا
مستحکم . [ م ُ ت َ ک ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استحکام . استوارگردنده . (آنندراج ). استحکام دارنده . بازل . استوار. محکم . متقن . سخت . متین .وزین . پایدار. پابرجا. رجوع به استحکام شود : هر چند در ازل رفته بود که وی پیغمبری خواهد بود[ موسی ] بدین ترحم ...
-
مستحکم
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: مستحِکم] mostahkam استوار؛ محکم.
-
مستحکم
دیکشنری فارسی به عربی
عنيد
-
واژههای مشابه
-
مستحکم شدن
واژگان مترادف و متضاد
استوار گشتن، پراستحکام شدن، محکم شدن
-
واژههای همآوا
-
مستهکم
لغتنامه دهخدا
مستهکم . [ م ُ ت َ ک ِ ] (ع ص ) بزرگ منش . متکبر. (منتهی الارب ). متکبر. (اقرب الموارد). تکبرکننده . (آنندراج ). رجوع به استهکام شود.
-
جستوجو در متن
-
squarable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مستحکم
-
ruminatingly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مستحکم
-
volacious
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مستحکم
-
impersuasibly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مستحکم
-
predisposedly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مستحکم