کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مستحط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مستحط
لغتنامه دهخدا
مستحط. [ م ُ ت َ ح ِطط ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استحطاط. چیزی کم کردن خواهنده . (منتهی الارب ). آنکه پائین آوردن قیمت چیزی را بخواهد. (اقرب الموارد). رجوع به استحطاط شود.
-
واژههای همآوا
-
مسطحة
لغتنامه دهخدا
مسطحة. [ ] (ع اِ) نوعی کشتی جنگی . (از تاریخ تمدن جرجی زیدان ج 1 ص 161).