کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مستحسن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مستحسن
/mostahsan/
معنی
۱. نیکو و پسندیده.
۲. نیکوشمردهشده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
پسندیده، خوب، ستوده، نغز، نیک، نیکو ≠ قبیح
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مستحسن
واژگان مترادف و متضاد
پسندیده، خوب، ستوده، نغز، نیک، نیکو ≠ قبیح
-
مستحسن
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ سَ) [ ع . ] (اِمف .) نیکو، نیکو و پسندیده شمرده شده .
-
مستحسن
لغتنامه دهخدا
مستحسن . [ م ُ ت َ س َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از مصدر استحسان . نیکو شمرده شده و پسند نموده . (غیاث ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). ستوده . نیکو. خوب . رجوع به استحسان شود : هر آنچه گفت همه گفت اوست مستحسن هر آنچه کرد همه کرد اوست مستحکم . سوزنی .ماهرویا م...
-
مستحسن
لغتنامه دهخدا
مستحسن . [ م ُ ت َ س ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استحسان . نیکوشمرنده . (اقرب الموارد). نیک پندارنده . (غیاث ) (آنندراج ). رجوع به استحسان شود.
-
مستحسن
دیکشنری عربی به فارسی
مقتضي , مصلحتي , مقرون بصلا ح , قابل توصيه
-
مستحسن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] mostahsan ۱. نیکو و پسندیده.۲. نیکوشمردهشده.
-
جستوجو در متن
-
مصلحتی
دیکشنری فارسی به عربی
مستحسن
-
مقرون بصلا ح
دیکشنری فارسی به عربی
مستحسن
-
قابل توصیه
دیکشنری فارسی به عربی
مستحسن , موصي به
-
ذمیمه
واژگان مترادف و متضاد
زشت، مذموم، ناستوده، نامستحسن، نکوهیده، ≠ مستحسن
-
ستوده
واژگان مترادف و متضاد
پسندیده، حمید، محمود، مستحسن، مقبول ≠ نکوهیده
-
شنیع
واژگان مترادف و متضاد
زشت، قبیح، ناپسند، ناسزا، ناهنجار ≠ مستحسن
-
مستهجن
واژگان مترادف و متضاد
بد، رکیک، زشت، قبیح، مبتذل، ناپسند ≠ مستحسن
-
نامستحسن
واژگان مترادف و متضاد
زشت، قبیح، ناپسندیده، نازیبا، نامقبول ≠ پسندیده، مستحسن