کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مستتاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مستتاب
لغتنامه دهخدا
مستتاب . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از استتابة. آنکه دعوت به توبه کردن شده باشد. (اقرب الموارد). رجوع به استتابة شود.
-
واژههای همآوا
-
مستطاب
واژگان مترادف و متضاد
۱. پاک، پاکیزه، منزه، طیب ۲. شایسته، درخور
-
مستطاب
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ) [ ع . ] (اِمف .) خوش و نیکو، پسندیده .
-
مستطاب
لغتنامه دهخدا
مستطاب . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) نعت مفعولی ازاستطابة. خوش آمده و پاک آمده و لذیذ. (غیاث ) (آنندراج ). خوش و نیکو و پسندیده و شایسته و خوش آیند. (ناظم الاطباء). پاکیزه . رجوع به استطابة شود : خیک اشکم گو بدر از موج آب گر بمیرم هست مرگم مستطاب . مولوی (مثن...
-
مستطاب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] mostatāb ۱. پاک و پاکیزه.۲. عنوان محترمانه در خطاب به شخص.۳. خوشایند؛ شایسته: کتاب مستطاب.