کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مستأسر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مستأسر
لغتنامه دهخدا
مستأسر. [ م ُ ت َءْ س َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از مصدر استئسار. به اسیری گرفته شده . اسیرشده . (اقرب الموارد). رجوع به استئسار و استیسار شود.
-
مستأسر
لغتنامه دهخدا
مستأسر. [ م ُ ت َءْ س ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استیسار. || گردن نهنده برای اسیر شدن . (منتهی الارب ). || به اسیری گیرنده کسی را. (اقرب الموارد). و رجوع به استئسار و استیسار شود.
-
واژههای همآوا
-
مستأثر
لغتنامه دهخدا
مستأثر. [ م ُ ت َءْ ث ِ ](ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استیثار. رجوع به استئثار و استیثار شود. || برگزیننده ٔ چیزهای نیکوبرای خود نه برای یاران خود. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || در تداول فارسی زبانان ، متألم و متأثر و غمگین و مهموم و متفکر. (ناظم ...