کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسامح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مسامح
/mosāmeh/
معنی
باگذشت.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
اهمالگر، تنبل، سهلانگار، کاهل، متهاون، مسامحهگر ≠ ساعی، کوشا
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مسامح
واژگان مترادف و متضاد
اهمالگر، تنبل، سهلانگار، کاهل، متهاون، مسامحهگر ≠ ساعی، کوشا
-
مسامح
لغتنامه دهخدا
مسامح . [ م ُ م ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر مسامحة. آشتی کننده و در کاری با کسی آسانی کننده ودیرکننده . (غیاث ) (آنندراج ). رجوع به مسامحة شود.
-
مسامح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] mosāmeh باگذشت.
-
جستوجو در متن
-
سهلگیر
واژگان مترادف و متضاد
آسانگیر، سهلانگار، مسامح، مسامحهکار ≠ سختگیر
-
سهلانگار
واژگان مترادف و متضاد
آسانگیر، بیمبالات، سهلگیر، مسامح، مسامحهکار، ، لاابالی، لاقید، ولنگار ≠ سختگیر، سور
-
کاهل
واژگان مترادف و متضاد
بی عار، بیغیرت، بیکاره، تنآسا، تنبل، تنپرور، سست، مسامح، ناتوان، هیچکاره ≠ زرنگ
-
مسامحه کار
لغتنامه دهخدا
مسامحه کار. [ م ُ م َ ح َ / م ِ ح ِ ] (ص مرکب ) سهل انگار. مسامح . متساهل . و رجوع به مسامحه شود.
-
تنبل
واژگان مترادف و متضاد
۱. بچهننه، بیحال، بیغیرت، تنزن، بیحال، بیکاره، تنآسا، تنبلباشی، تنپرور، سپوزکار، سست، کاهل، لش، مسامح، هیچکاره ≠ زرنگ، کوشا ۲. درسنخوان
-
آسان گذار
لغتنامه دهخدا
آسان گذار. [ گ ُ ] (نف مرکب ) سَمح : رفیقی نیک یار از لشکری به دلی آسان گذار از کشوری به . (ویس و رامین ).|| سهل انگار. مسامح . سهل .
-
سرسری
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیدقت، سهلانگار، مسامح ۲. سهلانگارانه، تسامحآمیز ۳. بیاساس، نسنجیده، بیپایه ≠ سنجیده ۴. سطحی ≠ عمقی ۵. بیتامل ۶. بیهوده، یاوه ۷. سبکسرانه
-
مضایق
لغتنامه دهخدا
مضایق . [ م ُ ی ِ ](ع ص ) سختگیر. تنگ گیرنده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) : ... بر مقتضای فرمان سوی ایشان رفت و آنچه واجب بود از وظایف این خدمت بجای آورد واسترضاء جوانب ... از مضایق و مسامح و منافق و مناصح ... به اتمام رسانید. (مرزبان نامه چ...