کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسالفة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مسالفة
لغتنامه دهخدا
مسالفة. [ م ُ ل َ ف َ ] (ع مص ) با کسی رفتن . (منتهی الارب ). همراهی و مسایرت کردن با کسی . (اقرب الموارد). || برابر و مساوی کردن کسی را در کاری . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || پیشی گرفتن و تقدم شتر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
مسالف
لغتنامه دهخدا
مسالف . [ م ُ ل ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از مسالفة. رجوع به مسالفة شود. || هم سفر و مصاحب راه . (ناظم الاطباء). با کسی رونده . (منتهی الارب ). || برابر و مساوی کننده کسی را در کاری . (منتهی الارب ).
-
پیشی گرفتن
لغتنامه دهخدا
پیشی گرفتن . [ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) سبق . (دهار). بدارسبقت جستن . مبادرت کردن . جلو افتادن . پیش افتادن . سبقت کردن . بوص . تقدم جستن . انبیاص . مرص . اشتاء. مُشأاة. بذاذة و بذوذة. سباق . تبادر. پیشی جستن . مقدم برهمه آمدن . اعجال . مُغاوله . (من...