کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسافت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
time-distance curve
منحنی زمان ـ مسافت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نمودار زمان سیر برحسب فاصله از چشمه
-
تخصیص مسافت ـ زمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ← تخصیص مسافت ـ زمانی سفر
-
diversion trip assignment
تخصیص مسافت ـ زمانی سفر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] روشی در تخصیص سفر که در آن براساس زمان یا فاصلۀ مربوط یا هر دو، سفرها را به مسیرهای مختلف اختصاص میدهند متـ . تخصیص مسافت ـ زمانی
-
مقیاس سنجش مسافت (میل) معادل 53/9061 متر
دیکشنری فارسی به عربی
ميل
-
واژههای همآوا
-
مسافة
لغتنامه دهخدا
مسافة. [ م َ ف َ ] (ع اِ) مسافت . سیفة. دوری راه و دوری میان دو منزل . (دهار). بعد و فاصله . ج ،مَساوف و مشهور چنین است که مسافة مقداری است از زمینی چنانکه گویند: بیننا مسافة میل ؛ یعنی زمین به مساحت یک میل ، و گویند بیننا مسافة شهر؛ یعنی بین ما زمین...
-
مصافة
لغتنامه دهخدا
مصافة. [ م ُ صاف ْ ف َ ] (ع مص ) صف بسته ایستادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). صف بسته ایستادن در جنگ . (ناظم الاطباء). با قوم صف کشیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (از المصادر زوزنی ). || صفه را برابر صفه بستن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). صفه را برابرص...
-
جستوجو در متن
-
balanced field length, BFL
طول میدان متوازن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] طول باندی که در آن مسافت برخاست با مسافت اضطراری برابر باشد
-
unbalanced field length
طول میدان نامتوازن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] طول باندی که در آن مسافت برخاست با مسافت اضطراری برابر نباشد
-
taximeter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاکسی متر، مسافت سنج، مسافت نمای تاکسی
-
تاکسی متر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: taximètre] tāksimetr دستگاهی در تاکسیها برای تعیین مسافت و کرایه؛ مسافتسنج.
-
جوب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: جَوب] [قدیمی] jo[w]b طی کردن مسافت.
-
مسافات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ مسافَة] [قدیمی] masāfāt = مسافت
-
دوری و درازی
فرهنگ گنجواژه
مسافت.
-
turnway
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسافت پیموده