کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مساحل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مساحل
واژهنامه آزاد
سهل انگاروهمردیف مباحی
-
واژههای همآوا
-
مساهل
لغتنامه دهخدا
مساهل . [ م ُ هَِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدرمساهلة. آسانی کننده . (آنندراج ). سهل انگار و آسانی کننده . (ناظم الاطباء). آسان گیر. رجوع به مساهلة شود.
-
مساهل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] mosāhel سهلانگار؛ آسانگیر.