کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مزیت دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مزیت دادن
مترادف و متضاد
برتریدادن، رجحان دادن، اولویت دادن
دیکشنری
advantage
-
جستوجوی دقیق
-
مزیت دادن
واژگان مترادف و متضاد
برتریدادن، رجحان دادن، اولویت دادن
-
مزیت دادن
لغتنامه دهخدا
مزیت دادن . [ م َ زی ی َ دَ ] (مص مرکب ) ترجیح دادن . تفوق دادن .
-
مزیت دادن
دیکشنری فارسی به عربی
فائدة
-
واژههای مشابه
-
مزیت داشتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. برتری داشتن، رجحان داشتن، امتیاز داشتن ۲. اولویت داشتن
-
leverage
مزیت اهرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نسبت نیروی ایستادگی به نیروی کارگر یا نسبت بازوی کارگر به بازوی ایستادگی در اهرم
-
binaural advantage
مزیت دوگوشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] مزیت استفاده از دو گوش نسبت به یک گوش برای بهبود مکانیابی و درک صدا در محیط نوفهدار
-
strategic advantage
مزیت راهبردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] رابطۀ نسبی و کلی قدرت میان نیروهای متخاصم که یک یا چند کشور را قادر میسازد وضعیت سیاسی را بهطور مؤثر واپایش کنند
-
مزیت داشتن
لغتنامه دهخدا
مزیت داشتن . [ م َ زی ی َ ت َ ] (مص مرکب ) فزونی و برتری داشتن . (ناظم الاطباء). ترجیح داشتن : قول او بر فعل او رجحان و گفتار بر کردار مزیت دارد. (کلیله و دمنه ).
-
مزیت حاصل کردن
لغتنامه دهخدا
مزیت حاصل کردن . [ م َ زی ی َ ص ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تفوق پیدا کردن . ترجیح یافتن .
-
جستوجو در متن
-
ترجیح دادن
واژگان مترادف و متضاد
برتری دادن، برتر شمردن، رجحان دادن، مزیت قائل شدن
-
ترجیح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tarjih ۱. برتری دادن؛ مزیت دادن؛ فزونی دادن.۲. برتری.
-
advantaged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزایا، مزیت دادن، سودمند بودن، فیضالهیبخشیدن
-
رجحان دادن
لغتنامه دهخدا
رجحان دادن . [ رُ دَ ] (مص مرکب ) برتری دادن . فضیلت نهادن . برتر شمردن . مزیت دادن . تفوق دادن . ترجیح دادن . افزون شمردن . افزونی دادن .