کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مزور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خط مزور
لغتنامه دهخدا
خط مزور. [ خ َطْ طِ م ُ زَوْ وِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خط فرودینه است که خط هفتم جام جم باشد. (از ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
مذور
لغتنامه دهخدا
مذور. [ م ُذْ وِ] (ع ص ) ترساننده . (آنندراج ). نعت فاعلی است از اذارة، به معنی ترساندن و رماندن . رجوع به اذارة شود.
-
مضور
لغتنامه دهخدا
مضور. [ م ُ ] (ع مص ) زبان گز شدن شیر. (تاج المصادر بیهقی ). ترشو شدن شیر. (المصادر زوزنی ). ترش و زبان گز گردیدن شیر. || سخت سپید گشتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
مزوره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مزوّرَة] [قدیمی] mozavvare = مزوَّر
-
جعل کننده
دیکشنری فارسی به عربی
مزور
-
دارای اعتبار مشکوک
دیکشنری فارسی به عربی
مزور
-
الکی
دیکشنری فارسی به عربی
مزور
-
مزورگر
لغتنامه دهخدا
مزورگر. [ م ُزَوْ وِ گ َ ] (ص مرکب ) (مرکب از مزور +گر) تزویرکننده . حیله کننده . تزویرگر. مزور. رجوع به مزوِّر شود.
-
مزوری
لغتنامه دهخدا
مزوری . [ م ُ زَوْ وَ] (حامص ) حالت و چگونگی مزوَّر. رجوع به مزور شود.
-
جاعل
دیکشنری فارسی به عربی
مخترع , مزور
-
مرایی، مرائی
واژگان مترادف و متضاد
ریاکار، مزور، دورو، متظاهر
-
بدلی
دیکشنری فارسی به عربی
تزييف , تقليد , مزور
-
بدل
دیکشنری فارسی به عربی
اضافة , باطل , بديل , مزور
-
حرامزاده
دیکشنری فارسی به عربی
غير شرعي , لقيط , مزور , مغشوش