کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مزلعب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مزلعب
لغتنامه دهخدا
مزلعب . [ م ُ ل َ ع ِب ب ] (ع ص ) بسیار: سیل مزلعب ؛ سیل بسیار. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
مذلعب
لغتنامه دهخدا
مذلعب . [ م ُ ل َ ع ِب ب ] (ع ص ) رجل مذلعب ؛ مرد بر پهلو خفته . (منتهی الارب ). مضطجع. (متن اللغة) (اقرب الموارد).