کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مزغل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مزغل
لغتنامه دهخدا
مزغل . [ م َغ َ ] (اِ) روزنه ٔ دراز وباریک در دیوار حصارهای قرون وسطی برای انداختن تیرو کشکنجیر. مزقل . سوراخهائی که در باره کنند افکندن تیر را. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). سوراخ که از آنجا تیر گشاد دهند دشمن را بی اینکه دشمن تواند دید. (یادداشت به ...
-
مزغل
دیکشنری فارسی به عربی
ثقب , کوة , منفذ
-
واژههای مشابه
-
مزغل ساختن
دیکشنری فارسی به عربی
منفذ
-
واژههای همآوا
-
مزقل
لغتنامه دهخدا
مزقل . [ م َ ق ِ ] (ع اِ) مزغل . رجوع به مزغل شود. ج ، مزاقل . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
مَزقَل
لهجه و گویش بختیاری
mazqal سوراخى که در دیوارِ خانه یا برج براى به بیرون نگریستن گذارند.
-
مزقل
واژهنامه آزاد
بچه کوچولو و ریزه میزه
-
جستوجو در متن
-
machicolations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماشینکاری، مزغل سازی
-
machicolation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماشینکاری، مزغل سازی
-
machicolating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماشینکاری، مزغل دارکردن
-
machicolated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماشینکاری شده، مزغل دارکردن
-
مزقل
لغتنامه دهخدا
مزقل . [ م َ ق ِ ] (ع اِ) مزغل . رجوع به مزغل شود. ج ، مزاقل . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
loophole
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گسست، راه گریز، روزنه، مفر، مزغل، سوراخ سنگر، سوراخ دیدبانی، سوراخ جا، سوراخ دیدهبانی ایجاد کردن، مزغل ساختن