کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مزدیسن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مزدیسن
/mazdayasn/
معنی
= مزدیسنا
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مزدیسن
لغتنامه دهخدا
مزدیسن . [ م َ دَ ی َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) (مرکب از «مزده » + «یسن ») پرستنده ٔ مزدا. پرستنده ٔ خدای یگانه . (از یشت ها تألیف پورداود ج 1 ص 28). مزده یسن . پیرو مزدیسنا: ...و مزدیسن یعنی خداپرست ، چه مزد و مزدا نام خدا و «یسن » ستایش خدای است و یسن...
-
مزدیسن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [پهلوی: mazdayasn] [قدیمی] mazdayasn = مزدیسنا
-
جستوجو در متن
-
مازدیسن
لغتنامه دهخدا
مازدیسن . [ ی َ ] (ص ، اِ مرکب ) مزدیسن . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به مزدیسن شود.
-
مزدیسنان
لغتنامه دهخدا
مزدیسنان .[ م َ دَ ی َ ] (اِ مرکب ) ج ِ مزدیسن . پیروان مزدیسنا. مزدیسنان . جمع مزدیسن است و مزدیسن یعنی خداپرست . (تاریخ سیستان چ بهار حاشیه ٔ ص 34). پرستندگان اورمزد. زردشتیان . مقابل دیویسنان یعنی دیوپرستان . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). پیروان آئ...
-
ماژدیستان
لغتنامه دهخدا
ماژدیستان . (اِ) به لغت زند و پازند به معنی دوری از بدیها و پاکیزگی از گناه باشد. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). در برهان غلط است ، مازدیسنان صحیح است . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مصحف «مازدیسنان » =مزدیسنان . پهلوی مزدسنان یعنی پیروان مزدیسنا...
-
مزدیسنا
لغتنامه دهخدا
مزدیسنا. [ م َ دَ ی َ ] (اِخ ) (مرکب از «مزده »، به معنی دانا و در عرف آئین زرتشتی به خدای یگانه اطلاق میگردد + «یسنا» به معنی ستایش ) کلمه ای است اوستائی ، همان زبانی که بخشی از کتاب دینی اوستا بدان بر زبان زرتشت جاری شده است . دین آورده ٔ زرتشت . آ...
-
شاپور
لغتنامه دهخدا
شاپور. (اِخ ) ابن اردشیر. نام دومین پادشاه سلسله ٔ ساسانی . معروف به شاپور اول است . داستان تولد او از دختر اردوان آخرین پادشاه سلسله ٔ اشکانی در شاهنامه و کتب تاریخ آمده است . حمداﷲ مستوفی این داستان را چنین روایت کرده است : (اردشیر) دختر (اردوان ) ...