کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مزاحم و معارض پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مزاحم و معارض
فرهنگ گنجواژه
مزاحم
-
واژههای مشابه
-
مزاحم شدن
واژگان مترادف و متضاد
زحمتدادن، مصدع شدن، موجبات زحمت فراهم کردن، زحمتافزا شدن، اذیت کردن، دردسر دادن، مایهزحمت شدن، تصدیع دادن
-
مزاحم شدن
فرهنگ واژههای سره
دردسر دادن
-
constrained operation
تداخل مزاحم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] شرایطی در حرکت ضربدری که در آن وسایل نقلیۀ تداخلی به دلیل کاستیهای هندسی مسیر امکان اشغال قسمت بزرگی از خطوط عبور موجود را که برای رسیدن به عملکرد متعادل لازم است، ندارند
-
صدای مزاحم
دیکشنری فارسی به عربی
هريسة
-
مزاحم شدن
دیکشنری فارسی به عربی
ازعج , اغلق , عروة
-
do not disturb, DND
خدمات مزاحم نشوید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نوعی خدمات مکمل که به کاربر امکان میدهد تماسهایی را که از جانب یک کارساز پایۀ خاص گرفته میشود رد کند
-
داءما مزاحم شدن واذیت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اضطهد
-
جستوجو در متن
-
ارغون
لغتنامه دهخدا
ارغون . [ اَ ] (اِخ ) ابن اباقاخان . اباقاخان میل داشت که پس از او پسر وی ارغون بمقام ایلخانی برسد ولی چون این امر با یاسای چنگیزی که سلطنت را حق ارشد شاهزادگان میدانست مخالفت داشت ، پس از فوت اباقا، امرا و شاهزادگان مغول برادر او تگودار را بسلطنت بر...